نوید جان متولد82/10/17...نوین نوید جان متولد82/10/17...نوین ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

نوید & نوین

نوین جانــــــــــــــــــــ

سلام امدم این خبر و بدم و  برم نوین جان میشینه هه هه گل پسری دیگه یاد گرفته بشینه  چهار شنبه اون هفته با برو بچ رفتیم پارک خانواده خیلی خوش گذشت  اینم عکسا...شاینا گلی و امیر رضاجون  و نوین جان        ...
24 بهمن 1391

جشن قرآن

سلام دوستای همیشه همراه  هفته گذشته چهارشنبه 27/10/91  جشن قرآن نوید جان بود منم دعوت شده بود مدرسه از جای که نوین نمی شد ببرم  به خواهر جان زنگیدم گفت بی زحمت بیا پیش نوین ..اونم بلافاصله امد مرسی خواهر جان ... ساعت 3 آماده شدم بعد آیناز خانم هم گفت خاله میشه منم بیام ... رفتم جشن نماز و قرآن خیلی هم خوش گذشت ..... مبارک باشه پسر قشنگ و زرنگ مامانی    اینم کیک جشن قرآن       اینجا فقط آیناز و نگاه  اینم جایزه نویدجان  ...
11 بهمن 1391

نوید جان تولدت مبارک

سلاممممم  هیچی نمی گم هه هه فقط میگم پسر گلم تولدت مبارککککـــــــــــــ بوس بوس            گل پسرم امسال خیلی خوشحال بود که دادشش هم هست  خدا جون بازم شکرت  همش میگفت اولین سال تولدمه که دادشم هست  الان گل پسری از مدرسه امد دیدم  سر صف صداش کردن و این (تولدت مبارک) بهش دادن از مدیر محترم مدرسه تشکر میکنم       با تشکر فراوان   ...
18 دی 1391

شش ماهگیت مبارک نفسمـــــــــ

سلام به دوستان گلم شب یلداتون مبارک باشه اشا.. شب خوب و خوشی در کنار اعضای خانواده داشته باشید واس نوین جان یه دست لباس هندونه خریدم خیلی خوشکلن قربونش بشم .. پسرم شش ماهه شد خدا جون برای هزارمین بار ممنونم ازت ازش عکس گرفتم میزارم تو وبلاگ اگه امشب کسی هندونه نداشت هندونه مامان هست بفرماید هندونه الهییی امروز صبح نوین جان بردم بهداشت واکسن و وزن و قدش خدارا شکر همه چیزش خوب بود ...ولی وقتی امد خانمه واکسن شو بزنه بعد واکس خیلی گریه کرد بعد وقتی شلوارشو کشیدم بالا و کلاه سرش کردم برگشته به خانمه که واکسنشو زده همش میگفت اح اح اح خانمه بهش گفت وای منو اح میکنی بهش گفتم داره دعوات میکنه که واکسن بهش زدی ا...
2 دی 1391

ت ت ت تولد تولد

سلام دوست جون اااا دیشب تولد بودیم خیلی خوش گذشت تولد آیناز گلم بود قربونش   تولد تولد تولد تولدتتتتتتتتتت مبارک آینازمـــــــــــــــــ   تولدت مبارک  کلوچه مامان و ترا خدا دیدین قربونش ...
18 آذر 1391

درس و م ش ق

سلام دوست جوناااااا این پست اختصاص میدم به پسر بزرگم نوید جان* آقا نوید ....... تقریبا دو ماه از سال تحصیلی 91 می گذره خدا را شکر امسال هم مثل دو سال پیش نوید گلم سخت مشغول درس و مشق با اینکه امسال زیاد من نمی رسم  درساشو چک کنم ولی خودش مرتب مشق و درساشو می خونه ........هر چند امسال از معلمش زیاد راضی نیستم بیشتر هم از بابت تکالیف خیلی زیاد بهشون مشق میگه چند بار هم به مدیر مدرسه چند تا از مادرا گفتیم ولی خوب زیاد  تاثیر نداشته ....در کل خودش بچه زرنگی درس دوست داره به قول خودش میگه می خوام مثل (دایی جان )درس بخونم مدیر عامل شرکت بشم .واس دادششم دکتری و انتخاب کرده انشالله پسر گلم هم خودت هم دادش گلت موفق باشید من هم به هر دوت...
23 آبان 1391

چهار ماهگی

  سلام چهار ماهگیت مبارک نفسمــــــــــــــــــ خدا را هزار مرتبه شکر میکنم که بچه سالم اونم دوتا بهم هدیه کرده خدا جون دوست دارم بد جوری دیروز کلوچه نوبت بهداشت ش بود عادت کرده  صبح ساعت 7 بیدار میشه انگاری میخواد با دادش جون بره مدرسه مثل همیشه بیدار شد منم اول نوید جان راهی مدرسه کردم بعد خودم آماده شدم نوین ببرم بهداشت.... ساعت 8 بود رفتیم بعد از وزن و قد ش گرفت خدا را شکر همه چیزش خوب بود بعد واکسنشو که زد بد جوری گریه کرد از بچگیش گریه کردنش جیق جیق کشیدن بوده بهداشت گذاشت تو سرش از بس جیق کشید بعد کم کم آروم شد .امدیم خونه بهش استامینوفن دادم شبش هم تب کرد بچم خیلی شب بی تابی میکرد.....ولی خدا را شکر الان ...
1 آبان 1391

خواب لالالا

  سلام   از وقتی این کلوچه مامان شب می خوابه دیگه روز از دستش آسایش نداریم دوست داره همش باهاش بازی کنیم .کلی باهاش بازی میکنم باهاش حرف میزنم شاید خسته بشه بخوابه ولی اون منو خسته می کنه خودش خسته نمی شه امروز صبح ساعت 9 بیدار شد بعد گذاشتمش تو نی نی لالا ولی یه زره که توش موند خسته شد همش گریه میکرد.بغلش کردم کلی باهاش بازی کردم دیدم نه فایده نداره ... دادش گلش نوید جان بهم گفت مامان تو برو به کارات برس من می برمش تو اتاق باهاش بازی میکنم الهی قربونش بشم همیشه میگه خداجون مرسی که برادرشو خیلی دوست داره ....خدارا شکر اصلا بهش حسودی نمی کنه خیلی همدیگرو دوست دارن عجیب نوین هم خیلی دوسش داره .منم رفتم تو آشپزخونه واس نهار غذا ...
28 مهر 1391

سرماخوردگی

س سلام  خیلی خسته ام  امروز هر دوتاشون بردم دکتر نوید و نوین سرما خوردن  اول نوید سرما خورد ولی خودش خیلی رعایت میکرد. نزدیک نوین نمی امد ولی نمی دونم چرا نوین مریض شد صبح دکتر گفت خیلی باید مراقبش باشی چون سیستم دفاعی بدنش هنوز خیلی ضعیفه ...اولین سرماخوردگی گل پسرم الهی قربونت برم دیشب اصلا نخوابیده همش خر خر میکرد حالا سر ساعت داروهاشو میدم .....اشا.... هر چه زودتر خوب بشن هر دوتاشون    ...
23 مهر 1391

کلوچه مامان

سلام دوستان  تازگی این گل پسری ما یاد گرفته دمر میشه دیگه باید خیلی مواظبش باشم نم تونم یه لحظه تنهاش بزارم  اینم یاد گرفته از خودش  صداهای جور واجور درمیاره  هی میگه :هوممممممم  یا جیق میکشه  خدار ا صد هزار مرتبه شکر که بچه های سالمی بهم هدیه کرده  خدا جون نوکرتم همه جوره در خدمتتم ........ اینم یه چند تا عکس از نوین جان  این عکس  دادش جون از نوین گرفته  خیلی این عکس نوید دوس داره گفت باید بزاریش تو وبلاگ  اینم عکسی که داره تلاش میکنه  برعکس بشه ......   ...
10 مهر 1391