خواب لالالا
سلام
از وقتی این کلوچه مامان شب می خوابه دیگه روز از دستش آسایش نداریم دوست داره همش باهاش بازی کنیم .کلی باهاش بازی میکنم باهاش حرف میزنم شاید خسته بشه بخوابه ولی اون منو خسته می کنه خودش خسته نمی شه امروز صبح ساعت 9 بیدار شد بعد گذاشتمش تو نی نی لالا ولی یه زره که توش موند خسته شد همش گریه میکرد.بغلش کردم کلی باهاش بازی کردم دیدم نه فایده نداره ... دادش گلش نوید جان بهم گفت مامان تو برو به کارات برس من می برمش تو اتاق باهاش بازی میکنم الهی قربونش بشم همیشه میگه خداجون مرسی که برادرشو خیلی دوست داره ....خدارا شکر اصلا بهش حسودی نمی کنه خیلی همدیگرو دوست دارن عجیب نوین هم خیلی دوسش داره .منم رفتم تو آشپزخونه واس نهار غذا درست کنم بعد از یه مدت دیدم صدای از دو تا نیست یواش رفتم یه نگاه کردم دیدم نوید داره می خوابونتش اونم رو تخت ما .......منم از فرصت استفاده کردم شکار لحظه ها ازش عکس گرفتم .... نوید گلم پسمل خوبم دستت درد نکنه این هم کمک مامانی هستی .....
(دادش گلم دوست دارم زیادییییی ) از طرف نوین
از عکسای ادامه مطلب .......